یاعلیُ یانقی

قبل از این واقعه اصلا خودمانیم آیا...

یادمان بود امام دهمی هم داریم!؟

...............................................

با شرمندگی تمام آمدم

لرزش صدایم از خجالت است آقا جان

ولی بگذار بگویم...

یا اَبا الحَسَنِ

یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ

اَیُّهَا الهادیِ النِّقِی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ

یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا

اِنا تَوَجَّهنا وَاستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ

وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا

یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه

العبد

يكى از امور مهم بلكه از اهمّ امور اين است كه بدانيم  چه كار كنيم تا مثل كسانى از علما و متشرعه و صلحاى تابع علما باشيم كه فرج شخصى و ارتباط خاصّ با حضرت ولى عصر ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ داشته اند، و محتاج نبوده اند كه در امور خودشان يا غير خودشان فى الجمله عدل عمومى را خواستار باشند. از قبيل نوّاب اربعه و علماى معاصر آن ها كه مقامات و كراماتى داشته اند كه ما نداريم، به طورى كه نمى توانيم بگوييم مثل آن ها هستيم.

بايد مجالسى تشكيل دهيم و با رفقا و اصدقا بنشينيم و مذاكره كنيم كه به چه راهى مى شود به آن حضرت رسيد و با آن حضرت رابطه داشت.

زيرا بلاكلام هر فيضى به ما مى رسد ـ چه خصوصى و چه عمومى و چه داخلى و يا خارجى، و چه جسمانى و چه روحى ـ فقط از ناحيه ى همان يك فيض است و توجّه به همه ى ائمّه ـ عليهم السّلام ـ هم به او راجع مى شود؛

لذا شخصى به حضرت رسول اكرم ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ توسّل نمود و حضرت رسول ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ او را به فلان امام و فلان امام و در آخر به امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ حواله داد.

آقاجانم...آجرک الله

دانلود صلوات بر امام هادی صلوات الله علیه


پانوشت............................................................................................................

آجرک الله آقاجان

دوباره یزید شعر خواندنش گرفت.

نه !

پارس کردنش گرفت.

پارس سگ با سگ فرقی ندارد؛چه یزید باشد چه شاهین.

که این قماش سگان حرام تینتِ هار،مرامشان یکیست؛فقط گاز میگیرند،حتی اگر زندگیشان و روزیشان را شما اهل بیت هر روز در دامنشان بگذارید.

هر روز اجازه دهید هوا در شش های کثیفشان ذبح شود.

ای که سند حقانیت شیعه از نفس شما به ما رسید؛ای قائل زیارت جامعه.

از عمق جانمان میخوانیمتان :

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَهِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِکَهِ،

سلام بر شما اى خاندان نبوت و جایگاه رسالت و مرکز رفت و آمد فرشتگان

وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ، وَمَعْدِنَ الرَّحْمَهِ...

و جاى فرود آمدن وحى (الهى) و معدن رحمت (حق)

...سَعِدَ مَنْ والاکُمْ، وَ هَلَکَ مَنْ عاداکُمْ، وَ خابَ مَنْ جَحَدَکُمْ،

حکم کنید، نیک بخت شد هر که شما را دوست دارد و به هلاکت رسید هر که شما را دشمن داشت و زیانکار شد منکر شما

وَضَلَّ مَنْ فارَقَکُمْ، وَ فازَ مَنْ تَمَسَّکَ بِکُمْ، وَ اَمِنَ مَنْ لَجَاَ اِلَیْکُمْ، وَسَلِمَ

و گمراه شد آن که از شما جدا گشت و رستگار شد آنکه به شما چنگ زد و ایمن گشت آنکه بدرگاه شما پناه آورد و سلامت یافت

مَنْ صَدَّقَکُمْ، وَهُدِىَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکُمْ، مَنِ اتَّبَعَکُمْ فَالْجَنَّهُ مَاْویهُ، وَ مَنْ

هر که شما را تصدیق کرد و هدایت شد هر که به شما چنگ زد، هر که پیروى شما را کرد بهشت مأواى اوست و هر که

خالَفَکُمْ فَالنّارُ مَثْویهُ، وَ مَنْ جَحَدَکُمْ کافِرٌ، وَ مَنْ حارَبَکُمْ مُشْرِکٌ، وَ مَنْ

مخالفت شما را کرد دوزخ جایگاه اوست، و هر که منکر شما شد کافر و هر که با شما جنگ کرد مشرک است و هر کس

رَدَّ عَلَیْکُمْ فى اَسْفَلِ دَرَک مِنَ الْجَحیمِ...

شما را رد کرد در ته جهنم جاى دارد

شرط بزرگ...مداحان را آزمایش کنیم

شما ميدانيد كه ما به شما مداحها اخلاص داريم، شماها را دوست ميداريم، كارتان را باارزش ميدانيم؛ منتها اين شرط بزرگ را من هميشه با مداحها داشته‌ام؛ شما هم اغلبتان جوانيد، جاى فرزندان ما هستيد؛ نصيحتِ پدرانه است، ان‌شاءالله دنبال كنيد: شعر خوب، شعر پرمغز و البته شعر زيبا. خود هنر شعر اثر هم ميگذارد. وقتى شعر خوب بود، وقتى استخوان‌بندى شعر، الفاظ شعر، خوب بود - شعرِ خوب، با مضمون خوب - تأثيرش بيشتر هم هست؛ بعلاوه كه سطح ذهن مردم و فكر مردم را هم بالا مى‌آورد.
به جامعه نگاه كنيد، ببينيد جامعه به چه چيزى احتياج دارد؟ اينها چيزهائى نيست كه امروز براى امثال شما جوانها - كه الحمدلله باسواديد، بافهميد، بابصيرتيد - مخفى باشد. امروز مردم ما بحمدالله سطح فكرشان بالاست، ملت ما بلوغ فكرى دارد؛ شما جامعه‌ى مداح هم همين جور. شما ميدانيد مردم به چه چيزى احتياج دارند. امروز مردم به دين، به اخلاق، به ايمان راسخ، به بصيرت، به شناخت دنيا، به شناخت آخرت احتياج دارند؛ همه‌مان احتياج داريم. اينكه ميگوئيد فاطمه‌ى زهرا (سلام الله عليها) در محشر وارد ميشود، فضاى محشر تحت تأثير عظمت دختر پيغمبر قرار ميگيرد، بايد محشر را بشناسيم، قيامت را بشناسيم، هيبت جلال الهى را در محشر بدانيم؛ اينها معرفت ميخواهد، اينها آگاهى ميخواهد؛ قرآن هم پر است از بياناتى كه اين معانى را به ما نشان ميدهد، روايات هم همين جور. اينها را با زبان شعر، با همان هنرى كه در شما هست، بيان كنيد.

بیانات امام خامنه ای در جمع مداحان/روز میلاد حضرت زهرا(سلام الله علیها)

خط قرمز

اگر بنا شد نيتِ خدائى باشد، پس بايد شما نگاه كنيد ببينيد كدام بيان، ذكر كدام منقبت، بيان كدام فضيلت، مخاطب شما را هدايت ميكند؛ اين آن نكته‌اى است كه من در طول اين سالهاى متمادى - شايد بيست و چند سال است كه ما مثل امروزى، اين نشست را با مداحان و بلبلان غزلخوان اين بوستان داريم - هميشه تكرار كردم. ببينيد چه بخوانيد، چه بگوئيد، مستمع شما ميشود متنوّر به نور فاطمه‌ى زهرا (سلام الله عليها). يك چيزهائى هست كه گفتن آنها هيچ گشايشى و هيچ فتوحى در ذهن شنونده‌ى شما به وجود نمى‌آورد، هيچ بهجتى در جان مستمع شما به وجود نمى‌آورد؛ اينها را نگوئيد. آن چيزهائى را بگوئيد كه دلها را نرم ميكند، خاشع ميكند، به پيروى از فاطمه‌ى زهرا (سلام الله عليها) راغب ميكند. آن چيزهائى را بگوئيد كه ميتواند مستمع شما را به پيمودن راهى كه آن بزرگوار رفت، تشجيع كند، تشويق كند. اينها فكر لازم دارد، آموزش لازم دارد؛ كار، آسان نيست.

پانوشت..............................................................................

1.اگر همین سخنان راه گشا از ولی امر نصب العین آقایان باشد این نمیشود که طرف با طرف حساب مونثش بیاید هیأت و خحالت هم نکشد و تازه افتخار میکند که این دوستی باعث هیأت رفتن هم شده است.

مداح دل را باید حسینی کند و حسین کجا رابطه با نامحرم را میپسندد.

2.بعدا اگر توفیق بود مفصلا قلم خواهم فرسود.

3.نیت بعضی چیز دیگری است؛جدید بودن و خوش آمدن مخاطب و ترکاندن و شور و...

4.آن خط قرمز را چند بار بخوانید؛شاید یک معنی آن باشد که حرف بر زمین مانده که 20وچندسال است تکرار میشود واگر خیلی خوش بین باشیم این خط یعنی مطلب بسیار حیاتی است و نباید فراموش شود.

5.دعا کنید توفیق پرداختن به مسئله حاصل شود.

مهر مادری

اشک ها بعد از غدیر شروع شد و با فاطمیه به آخر رسید.

درست که بنگری همین را در می یابی؛محرم،صفر،فاطمیه...

هرچه میکشیم از مظلومیت علی و فاطمه سلام الله علیهماست.

اما مهر مادری کار خودش را میکند!

مگر نه آن است که مادر به فکر فرزندان خویش است؟

اگر احساس فرزندیت را بکار بیاندازی خواهی دید که باز مادر است که از عزا بیرونمان می آورد؛با میلادش.

آنقدر مادرانگی از حریر وجودش سرازیر است که همان اول،مادرِ پدرش میشود و همین مادری برای بهجت قلب رسول الله کافیست.

اصلا او آمده است تا عالم بی مادر نباشد. و حتی آمده است علی تنها نباشد.

علی همه چیز را تمام است و فاطمه تمام علیست.

و بعد از نشاط این ولادت مادرانه باز مثل همیشه ی خلقت این علیست که فرح عالم را به اتمام و اکمال می رساند و کعبه را میشکافد تا زمین با افتخار دور خودش بچرخد.

خدایا پدرو مادرم(علیهما السلام)را از من راضی و خوشنود بدار.


خلاص

ملت تیر خلاص را زد

تمام

از این به بعد نوبت نمایندگان است که به اردوگاه های خودی رسیدگی کنند.

game over

از قدیمی ها شنیدیم

کار را که کرد آنکه تمام کرد.

میرویم تا game over شوند.

چندوقت بعد نوشت...........................................................................................................

اول به اشتباه نوشته بودمgame-ever اونم به خاطر اینکه با عجله پست رو گذاشتمو رفتم

ولی یه نتیجه ی جالب اینکه باعث شد خیلیا با تلفن،پیامک و درج در قسمت نظرات امر به معروف کنند که:درستش کن

کاش بقیه مردم ارزش و تأثیر بالای امربه معروف لسانی رو درک میکردن تا با عمل بهش جامعه بسیار زیبا تر میشد.

شرمنده ام ز دوست که دل نیست قابلش...

امروز میزبانش بودیم.

دکتر عصام العماد.

تا مدتی پیش از بزرگان وهابی بوده است.

برای من روضه مکشوف بود.

میگفت در همه چیز سعی کرده اند در مقابل علی و اهل بیت اسطوره بسازند.

در حماسه بجای علی همه از قهرمانیهای خالد بن ولید میگویند.

در قرآن ابن عباس را عَلَم کرده اند.و در سیاست خلیفه دوم را.

میگویند علی خوب میجنگید ولی مدیریت جنگی نداشت.

او از سیاست بویی نبرده بود.

و...

اوج روضه اینجاست؛میگفت:

انقدر که شیعیان لبریز از محبت علی و اهل بیت میباشند وهابی ها بسیار بیشتر و شدیدتر به خلیفه دوم ارادتمندند.

شرمنده ام زدوست که دل نیست قابلش                       باید برای هدیه سری دست و پا کنم

بعد نوشت ها ........................................................................................................

العماد جزء شخصیت هایی است که در محیطی وهابی به دنیا آمد و حتی پدر او از بزرگان سلفیون محسوب میشود؛وی نیز از نوجوانی تفکرات شدید وهابیت پیدا میکند.

او مدارج علمی را در عربستان تا حد دکترا پیش برده و تدریس و سخنرانی و حتی امام جمعه ی یکی از نماز جمعه های عربستان بوده است.

او کتابی نوشته علیه علی بن ابیطالب عیه السلام.

علمیت و سخنوری او باعث میشود تا از امید های سلفی و وهابی باشد.

به العماد مأموریت داده میشود تا کتب شیخ مفید را واکاوی کند و نقاط قابل شبهه و هجمه ی علیه شیعه را در آنها پیدا نماید.

او نیز که حالا بخاطر تکمیل دشمنی با شیعیان فارسی را هم یاد گرفته است از کتب شیخ مفید مسائلی را جهت شبهه سازی و مغالطه علیه شیعه می یابد.

اما قلم شیخ نمک گیرش میکند و بعد از مطالعه کتب ایشان به عظمت اهلبیت و امیر المومنین ایمان می آورد و مستبصر میشود.

وی هم اکنون در قم،در مهد علمی شیعیان به تدریس مشغول است؛او که روزی وهابی چند آتشه بوده حالا امروز یکی از سر دمداران وهابی ستیزیست.

کثرالله امثاله.


روسیاهی

فاطمیه رفت؛

ولی روسیاهی بر ذغال متولیان فرهنگی باقی ماند.


بعدنوشت .........................................................................................................

بیش از این اگر سخن برانم بیم آن میرود که به گوشه لباس پشت میز نشینان بربخورد!

خدا هیأت ها را برای شهرداری و استانداری حفظ کند که اگر نبودند فاطمیه را با تبلیغات شهری کالاهای نه چندان فرهنگی،بزرگ میداشتیم.


شاهد

گفتند اگر راست میگویی شاهد بیاور فدک را پس میدهیم!

علی را شاهد گرفت؛

گفتند شاهدِ.....

+

+

+

خاک بر دهانم.

هیچی...بعدا میگم

آقا جانم...!

موکول میکنم گِله ی هجر را به بعد

امروز حال مادرتان رو به راه نیست